محمدصلی الله علیه و آله و سلم نور حق و اولين خلق

قسمت دوم : رد اشکالات الهی ظهیر بر احادیث نور

جواب احمد رضا خان واضح، قانع كننده و مستدل مي باشد و لكن تعصب و لجبازي مانع از قبول كردن آن مي شود به همين خاطر بايستي در اشكالات وارد شده بر اين حديث تأمل نمايم.

اشكال اول: احسان الهي ظهير در حالي كه با حالت طعن، اعتراض نموده است مي‌گويد: نمي دانم كه منظور بريلوي كدام امت است اگر منظور او از امت امثال او است كه تابعيت جهل مي نمايند اين ضرري نمي رساند و اگر منظورش از امت، علماء و برجستگان در شناخت حديث است كه كسي اين روايت را تلقي به قبول نكرده است (23) . امام احمدرضا بريلوي تعدادي از علماء و بزرگاني را كه اين روايت را نقل كرده اند، بر شمرده و آنان را با اسم و نام كتاب نقل كرده است پس جاهل دانستن و گمراه بودن اين علماء ناشي از سوء ادبي از الهي ظهير است كه قابل بخشش نمي‌باشد هر چند كه از قديم اين روش گروه غير مقلدين است . در صفحات قبل نام بعضي از علماء و بزرگاني كه اين حديث رانقل كرده اند ، آورديم و اعتماد آنان به اين حديث رانيز آورديم و مي بينيد كه آيا دايره جهل و ضلالت به قول احسان الهي ظهير براي ائمه بزرگ وجود دارد؟ نعوذ بالله تعالي از اين عمل و گفتار شنيع او.

1-امام عبدالرزاق استاد اساتيد امام بخاري و مسلم در كتاب مصنف اين را نقل كرده است كه در عبارات قبل آن را بيان داشتيم .

2-امام بيهقي در كتاب الدلائل نقل نموده است ، علامه زرقاني مي‌گويد: اين را بيهقي بابعضي اختلاف در عبارت نقل كرده است (شرح زرقاني بر مواهب (چاپ قاهره- مصر) 1/56 و تاريخ الخمسين 1/20

3-در تفسير نيشابوري در تفسير آيه كريمه «و انا اول المسلمين » مي‌گويد همانطور كه فرمود: «‌اول ما خلق الله نوري» .

«نظام الدين حسن نيشابوري م 728 هـ» غرائب القرآن (مصطفي البابي، مصر، 8/66 )

4- محدث شهير و نقد كننده بزرگ، علامه ابن جوزي (م598هـ) مي گويد: و عن كعب الاحبار  Y قال: ‌قال رسول الله (•): « لما اراد الله سبحانه خلق المخلوقات و خفض الأرضين و رفع السموات قبض قبضه من نوره سبحانه و تعالي و قال لها: كوني محمد (•)  فصارت تلك القبضه عمودا من نور فسجد و رفع راسه و قال: الحمدلله ، فقال الله تعالي : لأجل هذاخلقتك و سميتك محمدا فبك ابدأ المخلوقات و بك اختم الرسول ». كعب الاحبار نقل كرده است كه پيامبر (•) فرمود: در هنگامي كه خداوند اراده فرمود كه مخلوقات را خلق نمايد و زمينها را بگستراند و آسمانها را برپا نمايد ، قبضه اي از نور خود سبحانه و تعالي راگرفت و به او امر نمود كه محمد(•) باش و آن قبضه نور به صورت عمودي از نور در آمد و سجده نمود و سر برافراشت و گفت الحمدلله پس خداوند فرمود به خاطر اين، ترا خلق كردم و نام تو را محمد ناميدم و به سبب تو مخلوقات را شروع كردم و به سبب تو رسالت را تمام مي‌نمايم.  « ومولد العروس- چاپخانه ثقافيه، بيروت – ص16»

اين روايت اهميت بسيار دارد كه علامه ابن جوزي نقد كننده متعصب در حديث آن را بدون نقد نقل كرده است .

5- عارف به خدا شيخ عبدالكريم گيلاني (م،805 ) ، دركتاب «الناموس الاعظم و القاموس الاقدم في معرفه قدر النبي (•)»: نقل كرده كه از پيامبر (•) در حديث جابر Y نقل شده كه « اول ما خلق الله روح نبيك يا جابر » اي جابر اول چيزي كه خداوند خلق نمود ، روح پيامبر تو بود.  « يوسف بن اسماعيل نبهاني جواهر البحار (مصطفي البابي، مصر،4/220»

6ـ علامه قسطلاني (م 923 ه) مي گويد: عبدالرزاق به سند خود از جابر بن عبدالله نقل مي نمايد كه گفت: « قلت يا رسول الله (•) بأبي  انت وامي اخبرني عن أول شي خلقه الله تعالي قبل الأشياء ، قال : يا جابر! إن الله تعالي قد خلق قبل الأشياء نور نبيك من نوره » سوال كردم از پيامبر (•) كه پدر و مادرم به فدايت به من خبر ده كه چه چيزي را خداوند قبل از چيزهاي ديگر خلق نموده است: فرمود: اي جابر خداوندقبل از هر چيزي نور پيامبرت را از نور خودش خلق كرده است. (احمد بن محمد بن ابي بكر قسطلاني : المواهب اللدنيه با شرح زرقاني 1/55)

7  ـ در سيره حلبيه بعد از نقل اين حديث آمده است : و از روايت، اين مطلب فهميده مي شود كه پيامبر (•) اصل براي همه موجودات است. و الله تعالي اعلم. «امام علي بن برهان الحلبي الشافعي (م1044هـ/1635م» السيره الحلبيه چاپ الاسلاميه، بيروت 1/31»

8 ـ اين حديث را در كشف الخفاء طبق سندي كه علامه قسطلاني نقل كرده است، آورده. (اسماعيل بن محمد العجلوني (1162هـ) كشف الخفاء و مزيل الالباس (چاپخانه غزالي ، بيروت : 1/265)

9ـ علامه خرپوطي اين حديث را با همين مفهوم نقل كرده است. (م1299هـ/1882م) كتاب عصيده الشهده شرح قصيده البرده «نورمحمد، كراچي ، ص 73)

10ـ  در كتاب حديقه النديه شرح طريقه المحمديه مي گويد : و پيامبر (•) صاحب جمعيتي بزرگ و چگونه اينچنين نباشد در حالي كه خداوند از نور او (•) اشياء را خلق كرده همانطور كه در حديث صحيح آمده است). (امام عبدالغني نابلسي م 1143 هـ/1-1730)چاپخانه نوريه- فيصل آباد 2- 375)

11ـ اين حديث را در تاريخ خميس به طور نقل معنوي آورده: همان طور كه جابربن عبدالله انصاري نقل كرده كه از پيامبر (•) سوال نمودم اول چيزي كه خداوند آنرا خلق كرده است چه چيزي است پيامبر (•) پاسخ مي دهد : اي جابر نور پيامبرت خلق شده سپس بعد از او هر چيزي از آن نور خلق شده است). (علامه حسين بن محمد الديار بكري (م 966ه) تاريخ الخميس در احوال انفس نفيس (موسسه شعبان ، بيروت ، 1/19)

12ـ علامه سليمان الجمل (م 1204 ه) اين حديث را در شرح قصيده همزيه علامه شرف الدين بوصيري نقل كرده است). (الفتوحات الاحمديه بالمنح المحمديه (اداره محمد عبداللطيف حجازي، قاهره ، ص6)

13ـ  امام علامه ابن الحاج مي گويد:در كتاب شفاء الصدور متعلق به خطيب ابي ربيع آمده است كه اول چيزي كه خداوند خلق كرده است ، نور محمد (•)   مي باشد آن نور حركت كرده و در مقابل خداوند سجده نموده و خداوند او را به چهار قسم تقسيم كرد از قسم اول، عرش و از قسم دوم، قلم و از قسم سوم، لوح و همچنين قسم چهارم را تقسيم كرده و از آن اشياء‌را خلق نمود پس نور عرش از نور محمد(•) و نور قلم از نور محمد (•) و نور لوح از نور محمد (•) و نور روز و معرفت و آفتاب و ماه و نور چشمها از نور محمد (•) مي‌باشد (خلاصه كلام او است). امام ابن حاج: المدخل «دارالكتاب العربي، بيروت ، 2/34)

13ـ علامه ابوالحسن بن عبدالله البكري مي گويد: « علي (Y)مي‌گويد: « كان الله و لا شي معه فاول ما خلق نور حبيبه قبل أن يخلق الماء و العرش و الكرسي و اللوح و القلم و الجنه و النار و الحجاب و السحاب و آدم و حوي بأربعه آلاف عام»: فقط خداوند بود و چيزي با او وجود نداشت اول چيزي كه خلق نمود نور پيامبرش بود قبل از اينكه آب و عرش و كرسي و لوح و قلم و بهشت و جهنم و حجاب و ابرها و آدم و حوي را بعد از چهار هزار سال خلق نمايد. (الانوار في مولد النبي محمد (چاپ حيدريه، نجف اشرف، ص 5)

14ـ علامه سيد محمود آلوسي مي گويد: پيامبر (•) ، رحمت براي همه       مي باشد به اعتبار اينكه او عليه الصلواه و السلام واسطه فيض الهي بر عالم بر حسب قابليت هامي باشد و نور پيامبر (•) اولين مخلوقات مي‌باشد و همچنين نقل شده كه: اي جابر اول چيزي كه خلق شد نور من باشد « الله تعالي المعطي و انا القاسم» خداوند تعالي عطا كننده است ومن تقسيم كننده هستم . و صوفيه در اين زمينه بحث‌هاي مفصل دارند.

(سيد محمود آلوسي : روح المعاني بيروت 17/105) و درجاي ديگر نيز اين حديث « اول ما خلق الله نوري » رانقل كرده است (8/71)

15ـ اين حديث را سيد احمد عابدين شامي (م 1320 هـ ) پسر برادر علامه سيد ابن عابدين شامي در شرح كتاب «النعمه الكبري علي العالم» نوشته علامه ابن حجر مكي نقل كرده است (يوسف بن اسماعيل نبهاني: جواهر البحار (مصطفي البابي، مصر 3/354)

16ـ علامه محمد مهدي الفاسي بعد از اينكه حديث نقل شده از جابر Y را آورده حديث ديگري را نيز نقل كرده كه: «أول ما خلق الله نوري و من نوري خلق كل شي» اول چيزي كه خدا خلق كرده نور من است و از نور من چيزهاي ديگر خلق شده است . سپس مي گويد اين روايت ها دلالت بر اولويت و تقدم پيامبر (•) بر غير خودش ازهمه مخلوقات دارد و  او سبب مخلوقات است. (محمد مهدي بن احمد الفاسي (م 1052 هـ/1642 م) مطالع المسرات چاپ تازيه ص 221)

17ـ علامه احمد عبدالجواد دمشقي حديث جابر Y را با اين عبارت نقل مي كند كه: عبدالرزاق و بيهقي از جابر بن عبدالله  Y اين روايت رانقل كرده اند. «احمد عبدالجواد دمشقي: السراج المنير و بسيرته استنير چاپ دمشق ص 14-13»

18ـ محدث جليل ملاعلي قاري (م 1014 هـ)  در «المولدالروي» حديث جابر را بطوري كه عبدالرزاق در مصنف نقل كرده است آورده است. «علي بن سلطان محمد قاري: المولد الروي في المولد النبوي ص40» كه علامه سيدمحمد علوي مالكي آن را تحقيق نموده (چاپ اول 1400 هـ/ 1980 م)

19ـ علامه سيد محمد علوي مالكي مي گويد: سند جابر صحيح است و جاي ابهامي ندارد و علماء در متن آن بدليل غرابت آن اختلاف دارند و بيهقي با بعض الفاظ ديگر آن را نقل كرده است ، سپس احاديثي كه بر نور بودن پيامبر (•) دلالت دارد ، نقل مي نمايد (محمد بن علوي مالكي: حاشيه المولد الروي ص 40)

20ـ در كتاب « الفتاوي الحديثيه » نيز آمده است كه: عبدالرزاق نقل كرده است كه پيامبر (•) فرمود : «إنّ الله خلق نور محمد ، قبل الأشياء من نوره » احمد بن حجر هيتمي مكي (م 974، الفتاوي الحديثيه، مصطفي البابي ، مصر، ص 247)

21ـ علامه عبدالحي اللكنوي حديث جابر  Y را نقل كرده و آنرا به عبدالرزاق، نسبت داده و به عنوان توجه دادن مي گويد كه از روايت عبدرزاق اول بودن نور محمدي بر همه خلق و سابق بودن او بر مخلوقات ثابت است. الاثار الموفوعه في اخبار الموضوعه (ط: لاهور ص 34-33»

22ـ يوسف بن اسماعيل نبهاني كتاب حجه الله علي العالمين (ط: لائل فور ص 28)

23ـ شيخ محقق عبدالحق محدث دهلوي (م 1052 ه) به لفظ فارسي مطالبي    مي گويد كه معني آن اين است : حديث صحيح دلالت دارد كه اول آنچه كه خداوند ، خلق نموده است ، نور من است . (مدارج النوريه- فارسي ـ چاپ مكتبه نوريه ، سكهر 2/2)

24ـ علامه سيد يوسف هاشم رفاعي كه ازبزرگان علماء كويت مي‌باشد به حديث جابر رضي الله استدلال نموده و آن را به امام عبدالرزاق نسبت داده است (ادله اهل السنته و الجماعه، كويت1404 هـ ، ص 22)

25ـ ابوهاجر محمد سعيد بن بسيوني زغلول، اين حديث را نقل كرده است (موسوعه اطراف الحديث النبويي الشريف، عالم التراث بيروت 4/46)

حلقه اي از اين علماء و عرفاء و محدثون بزرگ تصور نمائيد، كه حديث نور را نقل كرده اند ، آيا كسي كه شناختي به حديث دارد جرأت تكذيب و نسبت دادن اين علماء را به جهل دارد، همانطور كه احسان الهي ظهير گفته است؟ امام علامه ابن حجر عسقلاني مي گويد: كسي كه كمي به علم و اخبار مردم آشنائي دارد، شكي نمي نمايد كه شخص مالكي اگر خبري به چيزي بدهد، مي داند كه آن شخص در آن مورد راستگو است بخصوص در هنگامي كه انصاف داده شود كسي كه به آن درجه قوه برسد از سهو نيز دور مي باشد (شرح نخبه الفكر – چاپ ملتان ص 27)

شهادت مخالفين بر آغاز خلقت از نور محمدی صلی الله علیه و آله و سلم

26ـ عالم معروف غير مقلدين، امامي از امامان فرقه احسان الهي ظهير، نواب وحيد الزمان مي گويد: خداوند سبحان شروع خلق را به نور محمدي آغاز نمود، سپس عرش را بر آب خلق كرد، سپس ريح، سپس نون (مركب)و قلم و لوح سپس عقل را خلق كرد، بنابراين نور محمدي، ماده اوليه براي خلقت آسمانها و زمين و آنچه در اين دو است، مي‌باشد.

و در حاشيه نوشته: اول چيزي كه خداوند خلق كرده است، قلم است و اول چيزي كه خداوند خلق كرده، عقل مي باشد كه منظور از اين اول گفتن، اول بودن اضافي است. (وحيد الزمان نواب: هديه المهدي (اسلامي كتبخانه، سيالكوت) (ص 56)

27ـ مولوي اشرف علي تهانوي كه علماء ديوبندي او را حكيم الامت مي نامند، حديث جابر را نقل كرده است و آن را به عبدالرزاق نسبت داده و به آن اعتماد كرده است (اشرف علي تهانوي: نشر طيب (تاج كمپ، لاهور، ص 6)

28ـ شاه محمد اسماعيل دهلوي، بزرگ ديوبنديها و غير مقلدين مي گويد: همانطور كه روايت «اول ما خلق الله نوري» بر آن دلالت دارد. «محمد اسماعيل دهلوي : يك روزه چاپ ملتان» (ص 11)

29ـ در فتاوي رشيديه آمده است:‌سوال: آيا اين دو حديث «اول ماخلق الله نوري» و «لولاك لما خلقت افلاك» صحيح هستند يا موضوعند؟ جواب: اين دو حديث را در كتب صحاح سته، نيافتم  مگر اينكه شيخ عبدالحق رحمه الله تعالي روايت «اول ما خلق نوري» را بدليل اينكه داراي اصل مائي است را نقل كرده است. احمد گنگوهي ، فتاوي رشيديه چاپ كراچي ص 157) و قبلا سخن شيخ محقق عبدالحق دهلوي در كتاب مدارج النبوه نقل شد، كه گفته است اين حديث صحيح است و شيخ گنگوهي نسبت داده به شيخ كه گفته براي اين حديث اصل مائي، است كه اين نقل مطابق با اصل عبارت شيخ نمي باشد .