س: آيا براي اولياء الله كراماتي در زمان حيات و بعد از مرگشان وجود دارد؟

ج: بله واجب است كه اعتقاد داشته باشيم كه كرامت داشتن اولياء الله حق است، يعني جايز است و در زمان حياتشان و بعد از وفاتشان واقع مي‌شود و فقط كسي كه فاقد بصيرت باشد آن را انكار مي‌نمايد.

س: چه دليلي بر واقع شدن كرامت براي آنان است؟

ج: دليل بر واقع شدن كرامت دو چيز است اول: آنچه كه خداوند در قرآن مجيد بيان داشته مانند داستان حضرت مريم كه الله تعالي مي‌گويد: كلما دخل عليها زكريا المحراب وجد عندها رزقاً: قال يا مريم اني لك هذا –  قالت هو من عند الله ان الله يرزق من يشاء بغير حساب : زكريا هر بار كه در محراب بر او وارد مي‌شد نزد او خوراكي مي‌يافت، مي‌گفت اي مريم از كجا براي تو آمده است او پاسخ مي‌گفت كه اين از جانب خداست كه خدا به هر كس بخواهد بي‌شمار روزي مي‌دهد.

اهل تفسير مي‌گويند كه در نزد مريم ميوه‌هاي زمستاني در تابستان و ميوه‌هاي تابستاني در زمستان يافت مي‌شد و اين امري غير عادي بود و اين كرامتي است كه خداوند به سبب آن مريم را تكريم كرده است و خداوند در حق مريم گفته است: و هزي اليك بجذع النخله تساقط عليك رطباً جنياً : و تنه درخت خرما را به طرف خود بگير تا بر  تو خرماي تازه فرو ريزد.

از جمله دلیل ها داستان اصحاب كهف است كه خداوند آن را در قرآن بيان داشته است، آنها 309 سال خوابيدند  بدون اينكه غذايي يا نوشيدني بخورند و خداوند براي جلوگيري از ناراحتي جسمي، آنان را به پهلوي چپ و راست مي‌گردانيد، و همچنين طلوع و غروب خورشيد را براي جلوگيري از گرم شدن محيط آنان تغيير داد و از مطالبي كه در قرآن بيان شده كرامت ذي القرنين و حضرت خضر و كرامت آصف بن برخيا است كه داراي علمي از كتاب بود.

س: دليل دوم بر ثبوت وجود كرامات براي اولياء الله چيست؟

ج: امر دوم كرامات صحابه و تابعين و ما بعد ايشان تا زمان ماست كه مستندا نقل شده و به حدي است كه روشنايي به آفاق مي‌دهد. امام بخاري روايت نموده كه خبيب رضي الله عنه  در حالي كه در مكه اسير و در غل و زنجير بود ميوه‌اي مي‌خورد كه فصل آن نبود و اينچنين ميوه‌اي در مكه يافت نمي‌شد و اين رزقي بود كه خدا به او عطا مي‌كرد (66) و اين كرامتي براي خبيب رضي الله عنه بوده است. همچنين بخاري نقل نموده است كه عاصم رضي الله عنه وقتي كشته شد مشركين خواستند قطعه اي از جسد او را بكنند سپس خداوند برانگيخت مثل سايه گروهي از مورچگان يا زنبوران كه مشركين ترسيده و بر بدن او دست نيافتند (67) و اين كرامتي براي عاصم رضي الله عنه بعد از مرگش بوده است و از انس رضي الله نقل است كه اسيدبن حضير و عبادبن بشر در شب تاريكي در نزد پيامبر9 بوده‌اند و با او سخن مي‌گفتند و وقتي از پيامبر جدا شدند عصاي آنها موجب روشنايي راه مي‌شد و وقتي از يكديگر جدا شدند براي هر كدام عصايش روشن‌كننده راه گرديد. اين روايت را بخاري نقل نموده است. (68)

کرامت هاي اولياء بسيار زياد است كه قابل شمارش نمي‌باشد اين گونه اعمال براي رسول خدا9و انبياء‌عليهم‌السلام معجزه شمرده مي‌شود و آنچه براي پيامبر9 معجزه است براي ولي كرامت است مثل داخل شدن در آتش و خارج شدن از آن به سلامت و يا زنده نمودن مردگان و آنكه در هوا و آب راه مي‌رود و اطاعت نمودن جن از او و مثال هاي ديگر.

تنبيه: علماء رحمه‌الله آورده‌اند كه مسائل خارق‌العاده اگر به دست كافر يا فاسقي رخ دهد سحر ناميده مي‌شود و اگر به دست ولي مومن و مستقيم‌الصراط باشد كرامت مي‌نامند.