پاسخ به سوالات توسل از منظر علماء اهل سنت و جماعت

                بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب عقاید اهل سنت و جماعت یا پاسخ به سوالات و پرسشها نوشته مفتی محمد عبدالقیوم بزاروی (هزاروی ) متولد 1933 میلادی مطابق با 1352 هجری قمری شهرستان فیصل آباد پاکستان و متوفای 2003 میلادی است ، وی مفتی جامعه نظامیه لاهور بوده است . مهمترین تصنیف او کتاب تاریخ نجد و حجاز و کتاب عقاید اهل سنت و جماعت نام دارد، این کتاب ردیه ای بر کتاب های احسان الهی ظهیر سلفی و به صورت پرسش و پاسخ و برای فهم عموم به رشته تحریر در آمده است  . ایشان بانی و موسس تنظیم المدارس اهل سنت پاکستان است این نوشتار بخش هائی از جلد اول کتاب عقاید اهل سنت و جماعت به زبان عربی است که در سال 1382 شمسی در ایران  ترجمه و چاپ گردیده است .

غلامحسین بنافی

بسم الله الرحمن الرحيم

 الحمدلله الهادي الدليل ، و نسأله الهدايه الي سواء السبيل ، و الحمايه من الضلال و التضليل ، و ان يصلي علي سيدنا ورسولنا محمد الداعي الي كل خلق جميل و مقصد نبيل ، و علي آله و اصحابه و التابعين له باحسان بالغدو و الاصيل

بحث توسل

س : توسل به انبياء و اولياء چه حكمي دارد ؟

ج : توسل و استغاثه به انبياء و اولياء در اداي حاجات دنيويه و اخرويه به اجماع اهل سنت و جماعت شرعاً جايز است و اهل سنت اكثريت مسلمانان را تشكيل مي دهند و اجماع آنها حجت است و همگي به خطاء نخواهند رفت به دليل روايتي كه احمد و طبراني از نبي r نقل مي كند قال : سال ربي ان لا تجتمع امتي علي الضلاله فأعطانيها (1) ؛ از پروردگارم درخواست كردم كه امت من را برگمراهي جمع نگرداند و اين درخواست من اجابت شد . حاكم از ابن عباس روايت مرفوعه اي نقل مي كند : لا يجمع الله امتي علي الضلاله ابدا (2) :، خداوند ، هيچگاه امت مرا بر گمراهي جمع نمي گرداند . و در روايت ديگر آمده است : ما رآه المسلمون حسنا و هو عند الله حسن (3) :آنچه در نزد مسلمانان نيكوست در نزد خدا هم نيكوست .

س : توسل به چه معناست ؟

ج : معني توسل ، تبرك جستن به ذكر كساني است كه در نزد خداوند منزلت و جايگاهي دارند به دليل اينكه ثابت است خداوند به سبب ايشان بر بندگانش رحم مي كند معني توسل به انبياء و اولياء اين است كه آنها را وسيله و واسطه به سوي خداوند عزوجل در اداي حاجتها و رسيدن به خواسته هاي خود قرار مي دهيم چون منزلت و جايگاه به خداوند بيشتر از ماست ، خداوند دعاي آنها را اجابت و شفاعتشان را قبول مي كند . ـ در حديث قدسي از خداوند سبحانه و تعالي آمده است كه : من عادي لي وليا فقد آذنته بالحرب و ما تقرب الي عبدي بشي احب الي مما افتر ضته عليه و لا يزال عبدي يتقرب الي بالنوافل حتي احبه فاذا احببته كنت سمعه الذي يسمع به و بصره الذي يبصر به ويده التي يبطش بها و رجله التي يمشي بها و ان سألني لاعطينه و لئن استعاذني لاعيذنه الحديث : بخاري اين را روايت كرده است (4) ؛

: خداوند سبحانه و تعالي در اين حديث قدسي مي فرمايد ، كسي كه با عالمي دشمني نمايد من به او اعلام دشمني مي كنم و وقتي بنده اي به فعل واجبي يا نافله اي به من تقرب بجويد من او را دوست مي دارم و كسي را كه دوست بدارم من نيروي شنوائي ، بينائي و دست و پاي او مي گردم و اگر از من چيزي بخواهد به او عطاء مي كنم الخ .

س: چه دليلي بر جايز بودن توسل وجود دارد ؟

ج : دليل بر جواز احاديث صحيح زيادي است كه صريحاً توسل را جايز دانسته از جمله روايتي است كه ترمذي و نسائي و بيهقي و طبراني به سند صحيح از عثمان بن حنيف رضي الله عنه نقل مي كند كه مرد نابينائي پيش پيامبرr آمد و گفت يا رسول الله : ادع الله ان يكشف عن بصري فقال ان شئت دعوت و ان شئت صبرت فهو خير لك ، قال فادعه ، فامره صلي الله عليه و سلم ان يتوضأ فيحسن وضوئه و يدعو بهذا الدعا « اللهم اني اسئلك و اتوجه اليك بنبيك محمد r پيامبرالرحمه ، يا محمد اني اتوجه بك الي ربي في حاجتي هذه لتقضي لي ، اللهم شفّعه في» فذهب ثم رجع و قد كشف الله عن بصره ـ و في روايه بيهقي : فقام و قد ابصر (ه): اي پيامبر خدا : طلب نما از خداوند تا چشمانم را بينا گرداند پيامبر فرمود اگر بخواهي دعا مي كنم و اگر بخواهي صبر كني ، براي تو بهتر است مرد نابينا گفت دعا بنمائيد : پيامبر r به او امر فرمود كه وضوي نيكوئي بساز و اين دعا را بخوان ، پروردگارا از تو طلب مي نمايم و به پيامبرت محمد r پيامبر رحمت به تو توجه مي كنم : اي محمد r من تو را به سوي پروردگارم در اين حاجتم واسطه قرار مي دهم تا برايم اجابت شود ، خداوندا او را شفيع من بگردان . نابينا رفت و زماني برگشت ، خداوند او را بينا نموده بود .

علماء ميگويند كه دراين حديث توسل و ندا به پيامبر گرامي اسلام آورده شده است و اين دعا را صحابه وتابعين وگذشتگان و متاخرين از امت براي گرفتن حاجت از خداوند بكار برده‌اند .

روايت ديگر، روايتي است كه بخاري از انس از عمر بن خطاب رضي الله عنه نقل مي كند كه در زماني خشكسالي پديد آمد او از خداوند طلب باران نمود در حالي كه عباس بن عبدالمطلب را واسطه قرار داده بود و اينچنين دعا كرد: «اللهم انا كنا نتوسل اليك بنبيناr فتسقينا و انا نتوسل اليك بعُمِ  نبينا فاسقنا قال فيسقون»(6) : خداوندا ما به واسطه پيامبرمان به تو توسل مي‌جستيم تا بر ما باران بباراني و هم اكنون به واسطه عموي پيامبرمان به تو توسل مي جوئيم تا بر ما باران بباري، مي‌گويد با اين دعا باران باريد.

علماء مي‌گويند اين روايت تصريح دارد كه توسل به اشخاص داراي فضيلت صحيح است و بلااشكال و مردم عباس رضي الله عنه را وسيله خويش به نزد پروردگار قرار دادند و باران باريد.

س: آيا توسل به اموات جايز است؟

ج : علماء رحمهم‌الله مي‌گويند تفاوتي در جواز توسل به اولياء الله تعالي نيست چه در قيد حيات دنيوي باشند يا در حيات برزخيه و پس از مرگشان باشند . چون اهل برزخ از اولياء الله در محضر خدايند و كسي كه در رسيدن به خواسته خود به ايشان توسل در حقيقت به خدا توسل جسته است. (7)

س : چه دليلي بر جايز بودن توسل به اموات وجود دارد ؟

ج : دليل بر جواز روايتي است كه ابن قيم در كتاب زاد المعاد از ابي سعيد الخدري رضي الله تعالي عنه نقل مي كند كه گفت: «قال رسول الله r ما خرج رجل من بيته الي الصلوه فقال « اللهم اني اسئلك بحق السائلين عليك و بحق ممشاي هذا اليك فاني لم أخرج بطراً و لا اشرا و لا رياء و لا سمعه و انما خرجت اتقاء سخطك و ابتغاء مرضاتك اسألك ان تنقذني من النار و ان تغفر لي ذنوبي فانه لا يغفر الذنوب الا انت.»

الا وكل الله به سبعين الف ملك يستغفرون له و اقبل الله عليه بوجهه حتي يقضي صلاته (8 ) ابن ماجه نيز روايت را نقل كرده است :

: وقتي كسي به قصد نماز از خانه خارج مي شويد بگويد : خداوندا طلب مي كنم از تو به حق همه كساني كه از تو طلب نمودند و به حق هر قدمي كه به سوي تو برمي‌دارم در حالي كه از روي ناسپاسي و سركشي و يا ريائي و شهرتي نباشد و خروج من فقط براي پرهيز از خشم تو و كسب رضايت تو باشد و از تو مي خواهم كه از آتش جهنم دورم گرداني و گناهانم را ببخشي كه كسي گناهان را نمي بخشايد ……. خداوند براي اين قدمها هزار ملك را وكيل كرده كه برايش طلب مغفرت نمايند و خداوند با گشاده روئي به او مي‌نگرد تا اينكه نمازش را اداء نمايد اين روايت را ابن ماجه نيز نقل كرده است.

و بيهقي و ابن السني و حافظ ابونعيم نيز اين دعا را از ادعيه پيامبر گرامي اسلام دانسته‌اند كه در وقت خارج شدن از منزل جهت اداء نماز مي‌خواندند: «اللهم اني اسئلك بحق السائلين عليك الخ»

علماء گفته‌اند كه در اين دعا توسل صريح به هر بنده مؤمني كه زنده يا مرده باشد وجود دارد و پيامبر r اين دعا را به اصحاب نيز ياد داده و امر به خواندن آن نموده است و هيچ يك از گذشتگان نبوده مگر اينكه اين دعا را در حين خارج شدن از منزل براي نماز مي‌خوانده است و در روايات ديگر است كه پيامبر گرامي اسلام در وقتي كه مادر گرامي حضرت علي ابن ابيطالب كرم الله وجهه وفات يافت فرمود «اللهم اغفر لا مي فاطمه بنت اسد و وسع عليها مدخلها بحق نبيك و الانبياء الذين من قبلي»، : خدايا ببخش مادر من را فاطمه بنت اسد و وسيع بگردان بر او قبرش را به حق پيامبرت و انبيائي كه قبل از من بوده‌اند و اين حديث طولاني است كه ابن حبان و حاكم و طبراني نقل نموده‌اند و آن را از روايات صحيح دانسته‌اند. (9)

و اين كلمات پيامبرr كه فرمود «و الا نبياء الذين من قبلي» تصريح دارد كه توسل به اموات جايز است- فافهم

تنبيه : علماء نفع‌الله بهم مي‌گويند: در روايت قبل، از آقاي ما عمر نقل شد كه به عباس رضي الله عنهما توسل جست و در اين روايت دليلي بر جايز نبودن توسل به مردگان وجود ندارد چون توسل عمر به عباس و نه فقط به پيامبر به اين دليل بوده كه براي مردم روشن نمايد كه توسل به غير پيامبر جايز است

و اشكالي در آن نيست و اين امر به عباس و نه ديگر صحابه اختصاص دارد براي اينكه اظهار شرف اهل بيت رسول خدا را بنمايد و دليل براي صحيح بودن توسل به مردگان آن است كه صحابه به پيامبر گرامي اسلام بعد وفاتش نيز توسل مي‌جستند از جمله اين توسلات روايتي است كه بيهقي و ابن ابي شيبه به سند صحيح نقل نموده‌اند كه در زمان خلافت عمر رضي الله عنه خشكسالي پديد آمد بلال بن الحارث رضي الله عنه در نزد قبر پيامبر گرامي اسلام آمد و گفت : يا رسول الله استسق لامتك فانهم هلكوا  : يا رسول خدا طلب باران بنما براي امتت كه آنها هلاك شدند – او پيامبر را در خواب ديد كه فرمود نزد عمر بن خطاب برو و سلام مرا به او برسان و به او خبر بده كه باران مي‌آيد او پيش عمر آمد و اين خبر را به او داد پس عمر رضي الله عنه گريه كرد و باران باريد (10)         

آنچه از اين روايت استفاده مي‌شود عمل بلال بن حارث صحابي است كه نه عمر و ديگر صحابه رسول خدا رضي الله عنهم اين كار بلال را انكار نكردند .