بسم الله الرحمن الرحیم ، بسم الله النور ، بسم الله نور النور ، بسم الله نور علی نور ، بسم الله الذی هو مدبر الامور ، باسم الله خالق النور من النور و الحمدلله الذی خلق النور و انزل النور علی الطور فی کتاب مسطور بقدر مقدور علی نبی محبور ، الحمدلله الذی بالعز مذکور و بالفخر مشهور و علی السراء و الضراء مشکور و صلی الله علی سیدنا خیر خلقه محمد و آله الطاهرین المیامین المبارکین الاطهار و سلم تسلیما دائما کثیرا .

اما بعد ، نام ملاصدرا ، همواره با فلسفه و عرفان عجین شده است تا جایی که دامنه علم و فهم او از معارف الهی و وحیانی کمتر مورد توجه قرار گرفته است ، کمتر کسانی به شرح و تفسیر احادیث ایشان توجه و بهره مند می گردند . تفسیر قرآن کریم او نیز همین سرنوشت را دارد کتاب حاضر که تفسیر تعدادی از سوره های قرآن کریم است را می توان جامع فهم ایشان از علوم الهی و بشری دانست که یکی از آخرین نوشتارهای دوران حیات اوست . این کتاب دریچه ای برای شناخت بیشتر طالبان علم از اندیشه های کلامی ملا صدرا و تبیین و نقد آراء عرفاء با نگاهی نقادانه به آراء و نظریات کلامی معتزلی ها و اشاعره توسط ایشان می باشد که خود می تواند شاهدی بر آراء عمیق و احاطه او بر افکار و اندیشه های علماء سلف و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام باشد . این ترجمه با توجه و بررسی آراء این فرزانه ایران زمین از سایر کتابهای ایشان انجام شده و سعی نموده ایم تا با مراجعه به سایر نوشتارها و با یاری گرفتن از مطالب مطروحه آنها در فهم صحیح تفسیر ایشان بهره مند گردیم ، یکی از ویژ گی های تفسیر قرآن کریم ملاصدرا اینست که ایشان سعی نموده تا در تفسیر بعضی از آیات ،ابتداء آراء و نظریاتی را که متکلمین و مفسرین معتزلی و اشعری در ذیل آیه ای بیان نموده اند را مختصرا مطرح و توضیح نماید سپس به نقد و تشریح و بیان آراء مورد نظر خود بپردازد، او در این کتاب به نظریات این عزیزان توجه نموده و سعی در بیان آنها با اختصاری که مخل فهم آن مطالب نیز نباشد پرداخته که جهت مطالعه همه محققین و کسانی که خواهان توجه به آراء کلامی و تفسیری فریقین هستند قابل استفاده و استناد می باشد ، توجه و اهتمام ایشان به نظریات محی الدین ابن عربی و سایر بزرگان عارف و توضیح و گاها نقد آن از دیگر ویژگی های این تفسیر است ، نقدی که در عین ارج نهادن به تلاش علمی آنان زوایای پنهان و گاها متفاوت آرائشان را با آراء کلامی و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نمایان می سازد. از دیگر ویژگی این تفسیر ، پرداختن به اصل و فهم آیات بوده بدون اینکه بی توجه به نظریات سایر مفسرین باشد در عین حالی که جهت جلوگیری از اطاله کلام و نوشتار به اشخاص و افراد نیز اشاره ننموده و رای را بیان می نماید .که خود گواه بر این مطلب است که ایشان طبق حدیث نبوی به سخن و کلام و نظر علماء فرق و رشته های مختلف علوم توجه نموده و گویندگان را مورد اشاره قرار نمی دهد که خود می تواند قائلین به یک نظر را در گذر زمان شامل شده و منحصر به فرد و یا دورانی نمی نماید .  احاطه ایشان به مباحثات عرفانی ، کلامی ، روایی و فلسفی ، این اثر را از سایر تفاسیر گذشتگان متمایز ساخته و بسیار ارزشمندتر نموده است . برای فهم آن دسته از روایاتی که برای قرآن ظاهر و باطنی و برای باطن نیز باطنی تا هفت مرحله قائل شده است می توان به مفاهیمی که در این تفسیر بیان شده استدلال نمود که در اینجا به باطن و فهمی بیش از معانی لغوی و یا معانی علوم پرداخته شده که با مقایسه بعضی از کتب تفسیری بیشتر می توان به درکی منطقی از این روایات رسید . هر چند این ترجمه به بلندای اندیشه های ملاصدرا نمی رسد اما امید است تا محققین و جویندگان معارف الهی را بیشتر و شایسته تر با افکار ستاره درخشان آسمان محبین اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام آشنا و خود مقدمه ای برای تبیین و ترویج نظریات و برداشت های این عالم ربانی از معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام خصوصا برای جوانان جویای علوم الهی باشد . از آنجائی که نسخ خطی و چاپی این تفسیر در گذر زمان قرار گرفته و عبارات و حروف آن دستخوش اشتباهات نساخ شده است ، ناچارا در عباراتی که ایشان از مفسرین و علماء دیگر نقل نمود اند به آراء آن علماء مراجعه و در این ترجمه از آن نوشتارها و کتب بهره مند شده ایم و ممکن است تا عزیزانی که مقایسه ای بین متن عربی و ترجمه می نمایند گاها ترجمه و متن عربی را هم تراز ندانند لذا ضروری است تا به عبارات کامل سایر کتب ایشان و سایر علماء مراجعه نموده و ترجمه را در آن تراز مقایسه نمایند این مهم هرچند اندک اتفاق افتاده است اما تذکر آن ضروری بنظر می رسید. زیبائی علم و دانائی انسانی و وحیانی سیر تکاملی آن در گذر زمان و حیات بشری است وهمواره آراء و نظریات علماء سلف مورد توجه علماء خلف قرار گرفته و سیری تکاملی و نقادانه داشته است ، آراء و نظریات ملاصدرا نیز از این سیر جدا نبوده و ممکن است مورد نقد و کنکاش علماء و صاحب نظران قرار گیرد، تعبد نسبت به آراء غیر وحیانی مورد نکوهش است هرچند نقد غیرعالمانه و بدون تحقیق و بررسی نیز بیش از پیش و در نزد هر صاحب عقلی نکوهش می گردد، توجه به آراء تفسیری ملاصدرا مبین و پاسخگوی بسیاری از سوالات و اشکالات و ایرات حوزه علوم دینی بخصوص برای نسل روشنفکر و جستجوگر حقایق این دوران خواهد بود.انشاء الله          

ملا صدرا موفق به تفسیر همه­ی سوره‌ها و آیات قرآن نگردید. سوره‌هایی که ایشان به تفسیر آن‌ها پرداخته، محدود بوده و ۱۰ سوره و دو آیه ،آیه الکرسی و آیه النور (آیه ۳۵ سوره نور) می‌باشد که اسامی آن‌ها بشرح ذیل است: سوره الحدید، سوره الاعلی، سوره السجده، سوره الطارق، سوره یس، سوره الزلزال، سوره الواقعه، سوره الجمعه، سوره الفاتحه و سوره البقره. ملا صدرا جایگاه و مقاصد قرآن را چنین بیان می‌نماید: لَو اَنزَلنَا هَذا القُرآنَ عَلَی جَبَلٍ لَرَاَیتَهُ خَاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِن خَشیَهِ اللهِ وَ تِلکَ الاَمثالَ نَضرِبُها لِلنّاسِ لَعَلّهُم یَتَفَکَّرُون (۵۹ / ۲۱):  اگر این قرآن را بر کوهی نازل می‌کردیم، می‌دیدی که در برابر آن خاشع می‌شود و از خوف خدا می‌شکافد. اینها مثالهایی است که برای مردم می‌زنیم شاید در آن بیاندیشید. قرآن، همان طناب الهی محکمی است که به این عالم اسفل گرفتار به زنجیر تعلق، مثل دوست داشتن زن و فرزند و وطن و مال و شهوت شکم و حرص و درازی آرزو، با عظمت جایگاهش، پوشش حروف و صدا را در بر کرده و از لطف و رحمت و شفقت الهی، لباس الفاظ و عبارت را پوشیده تا برای فهم خلق و به ذوقشان نزدیک باشد. راز قرآن و مقصد نهایی آن دعوت بندگان به سوی الله است. و هدف مطلوب در آن، چگونگی ارتقای بنده از نقص به نهایت کمال و عرفان است که در ۶ مقصد خلاصه می‌شود. ۳ مقصد آن اصل و ۳ مقصد دیگر فرع و متمم هر اصل است. مقصد اول: بیان معرفت الهی است که شامل معرفت ذات و صفات و افعال می‌شود. مقصد دوم: بیان حقیقت سفر انسان الی الله و چگونه پیمودن راه به ‌دار آخرت است که در بین موجودات، فقط انسان دارای خصوصیت تغییر در حال و مرتبه است. مقصد سوم: بیان حال انسانی در وقت رسیدن به مقصود که لقای الهی و بهشت و یا حجاب و جهنم است. و ۳ مقصد متمم و تکمیل کننده­ی این اصول و مقاصد سه‌گانه نیز اینچنین می‌باشد. مقصد چهارم: در بیان احوال سالکین سبیل­الله و واصلین بالله مثل انبیا و یا احوال گمراهان و منکران است. مقصد پنجم: در بیان دلیل رد اعتقادات و رفتارهای کفار است. مقصد ششم:‌ شناساندن آبادانیِ منازل طی شده و آمادگی برای بازگشت و معاد با همراه داشتن توشه­ی راه است، دنیا یکی از این منازل است و بدن مَرکَب این راه است که نیازهایی دارد و باید در تدبیر این منزل و مرکب مراقبت نمود. بهمین خاطر، قرآن شامل شرح قوانین شریعت برای این منزل است که علم حلال و حرام و حدود احکام الهی است و این علمی است که فقها متولی آنند و همه به آن احتیاج دارند تا با آن، به صلاح دنیا و در نتیجه، صلاح آخرت نایل آیند و بهمین خاطر حاملان این علم بر دیگران مقدمند و کتابهای بسیاری در آن برشته­ی تحریر در آمده و با آنکه خطا در آن بعید نیست اما در حق آنان گفته شده: انّ لَهُ اَجراً وَاحِداً إن أخطأ و لصائِبِه أجران: اگر فقها در فتوا خطا نموده باشند، یک اجر و اگر فتوای آنان با حکم واقعی الهی یکی باشد، دو اجر خواهند داشت، [۱] یک ثواب و اجر بخاطر طاعت و بندگی و نیت خیر آن‌ها و تلاش برای رسیدن به حکم الهی و اجتهادی است که مأمور به آن هستند [۲].


[۱] – مفاتیح الغیب/ المفتاح الثانی / الفاتحه الاولی / خلاصه از ص۸۵ تا ۹۶ 

۲] – فرق بین اجر و ثواب : اجر قبل از انجام فعلی که برایش اجر در نظر گرفته شده و ثواب بعد از انجام فعل داده می شود ،  مشهور اینست که ثواب در جزاء بر حسنات  داده می شود و اجر بر این معنا و بر معنای اجرت و نوعی معنای معاوضه انتفاع می دهد ، ثواب اگر چه در لغت به معنای جزائی است که به عامل به علم خود باز می گردد و در خیر و شر بکار می رود الا اینکه در عرف به نعمتی که بخاطر اعمال صالح از عقاید حق و اعمال بدنی و مالی و صبر در محل خود بکار برده می شود بطوری که در وقت اطلاقش فقط این معنا از او متبادر می شود. و اجر فقط در طاعت با اعمال بدنی بکار برده می شود / فروق اللغات ۵۶ / ۵۷ 

                           مترجم : غلامحسین بنافی